به نام خالق عشق و آرامش
همسر عزیزم ...
هر کجای این عالم خاکی که هستی آرزوی سلامتی برای تو دارم
دیشب که تا پاسی گذشته از نیمه شب خواب را به چشمان خود راه نداده بودم به یادت بودم ... به تو فکر می کردم ...
به اینکه کجایی و کی خواهی آمد ...
به خودم ... به زمان گذشته از عمر بی تو . . .
زمان کمی نیست که منتظرم ... انتظاری سخت ...
دیشب، نذری برای آمدنت نمودم ... جدید نبود و برنامه همیشگی ...
افکار مختلفی در ذهنم خلجان می نمود ... به اینجا رسیدم که با تو حرف زدم ... همسرم، ای تمامی جانم، ای نور دیدگانم ...
تو زن هستی و الگوی تو خانم فاطمه سلام الله علیها ... من هم همانند تو از ایشان مدد خواستم ...
می دانستم تو هم مثل من چشم براه یاری همین خانم برای زندگی مشترکت هستی ...
می شنیدم در نجواهای شبانه ات اشک می ریزی و مرا طلب می کنی ...
مروارید های رقصان از مستی دیدار یار، روی گونه هایت را می دیدم ...
همسر عزیزم ... به وجود و حضور مهربانت درون قلبم قسم، تو تنها گوهری هستی که در وجودم به آرزویت نشسته ام ...
من به حسن مبارکی میلاد یگانه الماس و فرشته زیبای خدا، با خود عهد کردم که هر روز تا به آن روز، یکی از موانع رونمایی تو را کنار زنم و با مدد بی بی فاطمه سلام الله علیها و استعانت از خدایم، سعی در بهبود درون خویش نمایم تا لیاقت دریافت هدیه ای همچون تو را به من بدهند ...
می دانم ...
می دانم که تو بخاطر من، بخاطر خود من، بخاطر زندگیمان، دعا کرده ای و هر روز در همین حال هستی که خدایا همسرم، چراغ تاریکی تنهاییم را دستگیر باش تا بتواند آن چیزهایی را که مانع حضور آرامش و سکنی گزیدن مهربانی میانمان است، از خود برهاند و برای من از خود همسری بسازد که مرا به تو رساند و با هم به لقاء تو دست یابیم ...
صحبت من با تو پایانی ندارد و همه لذت ها و خوشی ها، در مقابل لذت همنشینی و مصاحبت با تو سر فرود می آورند و به تعظیم می نشینند ...
اما چکنم ...
چکنم که بغض امانم نمی دهد و اشک پرده ای میان منو تو آویخته ...
دستانت را طلب می کند تا با در آغوش کشیدنش، فرار از ننگ تنهایی بی تو را به تجربه کشاند ...
چشمانت را از من دریغ نکن . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
گروه موضوعی: خواستگاری و ازدواج
مطالب این وبلاگ کاملا به قلم اینجانب می باشد و به هیچ وجه کپی نیست بجز مواردی مثل مطلب ده نکته برای زیبایی ...
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام به محضر خانم فاطمه سلام الله علیها و استعانت از ایشان در راه رسیدن به اخلاق حسنه وبهره گیری از آن در زندگی مشترک ...
در این نوشه قصد دارم اولین مورد از بخش اول عوامل شناخت و انتخاب بهتر و مناسب تر را به حضورتان ارائه نمایم، امیدوارم که مثمر ثمر واقع گردد ...
ناگفته نماند که مسائل بسیاری را در این باب می توان اشاره نمود اما بنده در این نوشته و مخصوصا در این وبلاگ به برخی از نکاتی که به ذهنم می رسد می پردازم و قصد اصلی بر این است که مسیر برای شما تعیین گردد و به قول معروف خط دهی صورت گیرد و خواننده مابقی راه را خود بدست آورد و طی نماید و صد البته اگر کمی از جانب بنده بر می آمد بدون شک دریغ نخواهم نمود و اگر در مکاشفات خود، نکته ای به ذهنم می رسید در اختیار می گذارم ...
- اختلاف فرهنگی و گویش
در رابطه با مقوله اختلاف فرهنگی، مواردی که مطرح می شود، لزوما برای همه افراد انطباق ندارد و این طور نیست که اگر به نکته ای اشاره می شود، دقیقا همان مورد برای همه افراد و مابین دو نفری که قصد زندگی مشترک دارند باعث اختلاف و منجر شدن به جدایی می شود، بلکه این امر بستگی به طرز فکر و نوع نگرش به زندگی در افراد دارد ...
ممکن است هر خانواده برای خود ضوابطی داشته باشند و روابط فایلی برای آنان چنان تعریف شده باشد که گویی جزئی از زندگی آنان شده است و نمی توانند آن را نادیده بگیرند و هرکسی که آن خصوصیات را نداشته باشد، آبروی خانوادگی آنان را به مخاطره می اندازد و به قول معروف برایشان کسر شأن دارد ...
برخی هم معتقدند که در ابتدا اخلاق و پاکی جوان دلیل مؤثر در پذیرش آن و وصلت با وی می باشد و مابقی موارد را می توان به نوعی حل نمود (البته همین افراد و خانواده ها هم حد وسطی را برای خصوصیات فرد و منطبق بودن وی با شئونات خانوادگی شان را در نظر می گیرند)
در ذیل به ذکر عناوینی چند از این موارد که مجموعاً روابط فرهنگی را می تواند تشکیل دهد اشاره می کنم:
* نوع برگزاری مهمانی ها
- برخی قائل بر اینند که مهمانی های آنها حتماً در سالن های مجلل برگزار شود که البته لزوما بد نیست چون ممکن است مطابق با شئونات آن خانواده باشد
-- خانواده هایی که بازاری هستند و یا سطح مالی آنها بالاست بنابراین مطابق با وضعیت خود زندگی می کنند - پس خلاف شرع هم نکردند
* نوع پذیرایی در مهمانی ها
- بعضی ها (خانواده دختر) حتی در حین اولین مجلس دیدار از دخترشان که از سوی خانواده پسر صورت گرفته است، شیرینی را با همان جعبه خود می آورند و پذیرایی می کنند
- بعضی ها بر سر همان میز میوه ها را در بشقاب می گذارند و به همراه یک بشقاب خالی دیگر نزد میهمان می گذارند
- بعضی ها در میز جلوی همان مهمان چهار چنگولی چندتا میوه رو با هم در یه دست می گیرد و تاااپ می ذارند توی بشقابش
* سطح مالی
- بعضی ها همانطور که اشاره شد بازاری هستند و یا تاجرند و یابه هر دلیلی از سطح مالی بالایی برخوردارند و مطابق با همین، خرج و مخارجشان هم متفاوت است و مجالس را برپا می کنند و حتی اساسیه منزل را فراهم می کنند
- بعضی ها حتی به فرش ماشینی خانه دختر هم ایراد می گیرند و بدشان می آید و مدام به نقل آن می پردازند و این هم نشأت گرفته از همان سطح مالی است و دلیل بر بدی افراد می باشد
-- آنها دوست دارند که با کسی وصلت کنند که حداقل از این نظر ها با هم در یک ردیف باشند و نمی توان گفت که گناه کارند و یا خطایی از آنان سر زده است
* آداب و رسوم حاکم بر شهر محل سکونت خانواده زوجین
- در برخی شهرها آداب و رسوم خاصی در زندگی آنان حاکم است و همه به نوعی خود را موظف به انجام آن می دانند و تخطی از آن را گناهی نابخشودنی به حساب می آورند ، خصوصا در امر برپایی مراسم ازدواج و یا اینکه پسر باید چه بکند و یاچه نکند تا دختر را به او بدهند بسیار قاطع می باشند
-- حتی در نشست و برخواستشان و یا گعده های خودمانی و بسیاری موارد دیگر که می توان نام برد
* لهجه در گفتار
- لهجه های شیرین شهرهای مختلف ایران عزیز، شنیدن آن بسیار لذت بخش است اما ممکن است برخی تمایل نداشته باشند که با فردی دارای فلان لهجه وصلت نمایند، و این دلیلِ بای نگرانی یک طرف نمی باشد و به هیچ وجه جای نگرانی نیست، محکم باشید
* نوع کلماتی که بکار می برند
- یکی می گوید استخاره گرفتم و دیگری می گوید استخاره کردم
- یکی می گوید سرم درد گرفت و دیگری می گوید سردرد کردم
- یکی می گوید ماشین را بذار تو پارکینگ و دیگری می گوید ماشینرو بزن توی پارکینگ
.
. . . در حال تکمیل
گروه موضوعی: خواستگاری و ازدواج
بسم الله الرحمن الرحیم
تا کنون بسیاری از روانشناسان و مجربین حوزه کارشناسیِ شناخت و انتخاب بهترین نفر برای زندگی موارد و نکات مختلفی را در این باب مطرح نمودهاند و کتب زیادی هم در این رابطه منتشر گردیده است؛
اما مواردی که در نتیجه تجربه اثبات می گردد و بدست می آید، کارآمدی خود را به رخ می کشاند و گاهاً عدم رعایت آن در امر انتخاب یکی از طرفین و یا هر دو را به گرفتاری میکشاند و در نهایت پس از شروع زندگی مشترک، تا به سر حد جدایی می برد ...
مجوعه عوامل زیر بطور جداگانه هم در امر انتخاب موثر است و هم در رعایتهای رفتاری پس از ازدواج :
- اختلاف فرهنگی و گویش
- اختلاف در میزان رعایت دینداری
- اختلاف مذهب
- دوری راه و محل سکونت (شهری)
- نوع پوشش و آرایش ظاهری (پسر،دختر)
- جثه (علی الخصوص پسر نسبت به دختر)
- اختلاف طبقاتی مالی
- عدم تفهیم سبک سخن گفتن طرفین برای یکدیگر
- فاصله سنی
البته در پروسه شناخت و تحقیق در امر ازدواج مسائل زیادی قابل توجه می باشد که رسیدن به این امر ذکاوت و دقت نظر طرفین را میطلبد
* در کل این معیارهای انتخاب برای ازدواج را به هم کفو بودن تعبیر می کنند
* در مراحل بعدی بطور خاص به جزئیات هر کدام می پردازم و نوع صحبت نمودن در جلسات خواستگاری را ارائه می کنم . . .