من همین طور که مشغول زندگی هستم و برنامه خاص خودمو دارم ، سعی می کنم که رفتارهایی که علاقه مندم تا همسر آیندم اونها رو دارا باشه، تمرین کنم و با نهیب زدن به خودم اونها رو یادآور می شم تا به طور مکرر در برنامه روزانه من حضور داشته باشن ( همون تمرین مرد شدن و متعهد بودن و انتظار از زندگی دکتر زرگری ). حتی یه دفتر دارم که ترک عادات غیر مثبت و تمرین عادات مثبت اسمشو گذاشتم و همیشه سعی می کنم کم نیارم و ادامه بدم، تا حالا هم که اینجوری بوده. خیلی موارد رو دارم تمرین می کنم ، خیلی خیلی؛ گاهی وقتا که به دفترم نیگا می کنم و یا توی ذهنم مرور می کنم با خودم می گم واااااااای علی تو چقدر مشکل داری و باید حلش کنی و چون دلم می خواد زودتر به زندگی آیندم برسم می گم خدایا تو شاهدی که من قدم به سوی رفع نواقص رفتاریم و عادت های غلط و نیل به سمت خوبی برداشتم، من با مسائل مختلفی روبرو هستم، تو بیا بر اساس فضل و کرمت اونی که باید با من زندگی کنه ( و همونطور که خودت گفتی برای هر کسی جفتی در عالم آفریدی ) حالا هر جای این کره خاکی هست به من برسونش و یه جوری ما دونفر رو با هم ارتباط بده، تو می دونی که من خیلی شکسته شدم و دیگر بدن نهیفم توان صبر و تحمل ندارد و نمی دانم بگویم امیدی ....
- بعضی وقتا که می زنه به سرم، با همسر فرضی خودم حرف می زنم ( حالا بماند چی می گم ) و بعضی وقتا هم به یاد اون یه شعر هایی رو می خونم . . . چی بگم اینم یه نوعشه دیگه . . . نوبرم نه ؟!!!
من دوست دارم خدا به من عنایت کنه . . .
من دوست دارم در زندگی آیندم موفق باشم . . .
من دوست دارم یه همسر با فکر و تدبیر قسمتم بشه . . .
من دوست دارم در زندگی در رفتار با همسرم یک فرد موفق باشم . . .
من دوست دارم همسرم بتونه به من بگه مرد . . .
من دوست دارم همسرم به من بباله . . .
من دوست دارم عشق به شریکم در زندگی هر روز بیشتر بشه . . .
من دوست دارم وقتی خونه نیستم دلتنگ همسرم بشم . . .
من دوست دارم وقتی بر می گردم خونه از محل کار همسرم چشم انتظارم باشه . . .
من دوست دارم همسرم در کنار من احساس امنیت کنه . . .
من دوست دارم در راه شروع یک زندگی بدونم که می تونم . . .
من دوست دارم چیزهایی که دیگران نمی بینند ، ببینم . . .
من دوست دارم در زندگی دنیایی بهشت را احساس کنم . . .
من دوست دارم بگویم که دوستت دارم . . . همین حالا بگویم.
من فکر می کنم که اگر آدم انتظار یک زندگی خوب رو داره و دلش می خواد کسی که برای زندگی مشترک نصیبش می شه یک شریک خوب و متناسبی باشه ، اول باید از خودش شروع کنه و انتظاراتی که از طرف مقابلش داره و به نوعی دوست داره که طرفش اونجوری باشه باید اول اون خواسته ها رو در خودش متجلی کنه و حداقل کاری که می تونه بکنه (که به نظر من حداکثره)، اینه که اون اخلاق یا منش و یا چیزی که علاقه منده که همسرش داشته باشه، اگر در خودش داره و کمرنگه سعی کنه تقویتش کنه و اگر نداره با تلاش مضاعف و استمرار، اون خلقیات و رفتار و سکنات خوب رو در خودش تقویت کنه. . .
که در این حال حتما خدا عنایت می کنه و دستشو می گیره و به یقین برکت رو به زندگیش سرازیر می کنه.
خدا خیرش بده دکتر زرگری رو، ایشون روانشناسه، یه کلاس روانشناسی قبل ازدواج دارن و البته روانشناسیه بعد ازدواج، که من کلاس قبل ازدواج رو رفتم و بسیار استفاده کردم، البته من کلیات مواردی که در اونجا بررسی و آموزش داده می شد رو باهاش انس داشتم و یه جورایی آگاهی داشتم ولی ایشون همین صحبت رو می فرمودن که انتظاری که از همسر آیندتون دارید باید به اندازه ای باشه که خودت هستی و بیش از اونی که هستی انتظار نداشته باش.
پسرها و دخترهای این زمان باااااااید تمرین زندگی و مهارت های زندگی زناشویی رو با خودشون داشته باشن و این تنها راه پیروزی و رسیدن به آرامش طرفین و در نتیجه آن عشق ماندگار است و من فکر می کنم این حرفایی که من اینجا می نویسم که در واقع دغدغه خودمه برا زندگی آینده، اگر کسی در عمق وجودش اثر نکنه همش می شه شعار و ایده آل های دست نیافتنی و من اگر حمل بر خود ستایی نباشه یکمی به بعضیاش رسیدم و بقیشم دارم تمرین می کنم.
اگر نوع تمرین هام توی بعضی موارد رو بگم شاید خیلی ها بخندن چون می گن تو که ازدواج نکردی چطوری این مورد رو تمرین می کنی . . .
من می گم اراده و تصمیم = زندگی خوب