در یک پارک زنی با یک مرد روی نیمکت نشسته بودند و به کودکانی که در حال بازی بودند نگاه میکردند. زن رو به مرد کرد و گفت پسری که لباس ورزشی قرمز دارد و از سرسره بالا میرود پسر من است . مرد در جواب گفت : چه پسر زیبایی و در ادامه گفت او هم پسر من است و به پسری که تاب بازی میکرد اشاره کرد . مرد نگاهی به ساعتش انداخت و پسرش را صدا زد : علی وقت رفتن است . علی که دلش نمیآمد از تاب پایین بیاید با خواهش گفت بابا جان فقط 5 دقیقه . باشه ؟ مرد سرش را تکان داد و قبول کرد . مرد و زن باز به صحبت ادامه دادند . دقایقی گذشت و پدر دوباره فرزندش را صدا زد : علی دیر میشود برویم . ولی علی باز خواهش کرد 5 دقیقه این دفعه قول میدهم . مرد لبخند زد و باز قبول کرد .
زن رو به مرد کرد و گفت : شما آدم خونسردی هستید ولی فکر نمیکنید پسرتان با این کارها لوس بشود ؟ مرد جواب داد دو سال پیش یک راننده مست پسر بزرگم را در حال دوچرخهسواری زیر گرفت و کشت . من هیچگاه برای محمد وقت کافی نگذاشته بودم . و همیشه به خاطر این موضوع غصه میخورم . ولی حالا تصمیم گرفتم این اشتباه را در مورد علی تکرار نکنم . علی فکر میکند که 5 دقیقه بیشتر برای بازی کردن وقت دارد ولی حقیقت آن است که من 5 دقیقه بیشتر وقت میدهم تا بازی کردن و شادی او را ببینم .
5 دقیقهای که دیگر هرگز نمیتوانم بودن در کنار محمد از دست رفتهام را تجربه کنم .
بعضی وقتها آدم قدر داشتهها رو خیلی دیر متوجه میشه .
5 دقیقه ، 10 دقیقه ، و حتی یک روز در کنار عزیزان و خانواده ، میتونه به خاطرهای فراموش نشدنی تبدیل بشه . ما گاهی آنقدر خودمون رو درگیر مسائل روزمره میکنیم که واقعا ً وقت ، انرژی ، فکر و حتی حوصله برای خانواده و عزیزانمون نداریم .
روزها و لحظاتی رو که ممکنه دیگه امکان بازگردوندنش رو نداریم . این مسئله در میان جوانترها زیاد به چشم میخوره . ضرر نمیکنید اگر برای یک روز شده دست مادر و پدرتون و یا همسرتون رو بگیرید و به تفریح ببرید .
یک روز در کنار خانواده ، یک وعده غذا خوردن در طبیعت ، خوردن یک نوشیدنی چای که روی آتیش درست شده باشه و هزار و یک کار لذت بخش دیگه .
قدر عزیزانتون رو بدونید .
( دقت کنید که وقتی که ازدواج کردید هنوز پدر و مادر و عزیزانی هم در کنار شما هستند، اصلا همان ها بودند که حال شما در کنار همسرتان هستید !
چه کسی پیگیری ازدواج شما را می کرد ؟
چه کسی هزینه های ازدواج شما را داد ؟
چه کسی آبروی شما بود تا روی شما حساب کنند و شخصیت شما را محترم بشمارند ؟ .... )
همیشه میشه دوست پیدا کرد و با اونها خوش گذروند ، اما همیشه نعمت بزرگ یعنی پدر و مادر و خواهر و برادر و همسر در کنار ما نیست .
ممکنه روزی سایه عزیزانمون توی زندگی ما نباشه.
پدر و مادر ها هم اگر امروز تلاش کنند با همه مشغله ای که دارند ، برای فرزندانشون زمان صرف کنند و با آنها همنشینی کنند، فردای به مراتب بهتری را برای آنان رقم خواهند زد.
اگر برای فرزندانتان وقت صرف کنید، اگر راه همنشینی با جوان ها را بیاموزید ، می بینید که دیگر فرزند شما و علی الخصوص پسر شما جذب محیط بیرون خانواده نمی شود و همراه بودن با خانواده را دوست می دارد
حتی اگر زمان هایی را هم صرف بودن با دوستان خود می کند ، در سفر ها و مواقع دیگر با خانواده همراه می شود و از این کار لذت می برد.