باسلام
من علي حسيني 29 ساله مهندس برق ومدير فني کارخانه اي در رفسنجان قصد ازدواج با دختري اهل بم پزشک 26 ساله دارم از اشنايي ما 6 ماه ميگذرد او يکي از همدانشکده ايهاي خواهرم است
دوخانواده همديگر راپسنديده اندوتنها تنها مساله محل زندگي ماست که از ديد انها بايد بم باشد ازديد خانواده ما به عهده خودم گذاشته اند
براي ازدواج شرط گذاشته اند که به بم بروم البته مادر شان شرط گذاشته وپدر ندارد.
اين در حاليست که ما تصميم داريم هر دو ادامه تحصيل بديم وبعد يک سال به کرمان بريم والبته او در ابتدا بازندگي در رفسنجان مشکلي نداشت درحاليکه با دخالت اطرافيان ازجمله عمو به يکباره نظرش به بهانه تنها ماندن مادرش عوض شد
من شرايط کار در بم دارم اما درامدم تا نصف کاهش پيدا ميکنه وموقعيتهاموازدست ميدم
دوست ندارم براي مدت طولاني در بم بمانم واگرمجبور باشم شايد چند سال البته ايشان هم درصورتيکه شغلي در شهر ديگري داشته باشد مشکلي ندارد
ازنظرخودم دختر خوبيه اما مهمترين عيبش کمبود اعتمادبنفس اوست به شدت حرف اطرافيان وفاميل روي اوتاثير ميگذارد
اکه رفسنجان بود در ازدواج با او نه تنها شک نميکردم نياز به مشاوره هم نداشتم
شما بگوييد چکنم؟
موقعيت کار جديدي که در بم پيدا کردهام نظير رفسنجان مدير فني است منتهي با 700000تومان درحاليکه اينجا حدود 1100000تومان است
زياد وابسته به خانوادم نيستم از نظر عاطفي و...
خودم پيشنهادکردم عقد کنيم وبعد يکسال قبولي کنکور در کرمان که نزديک محل کار واحتمالا دانشگاه محل تدريسمان است عروسي کنيم اما انها مخالفند وميگويند اگه نشديد چه؟
شما بگوييد چکنم؟
فرصت شغلي در بم وازدواج رو از دست بدهم يا اينکه صبر کنم تا بعد ازنتايج دانشگاه ببينيم چه ميشود؟
ضمنا شرکتي که دربم کارپيداکردم اعلاک کرده تا 2 هفته ديگر بايدشروع کنم اين درحاليست که من دربم جايي رو ندارم وبايد در اين فرصت کوتاه ازدواج کنم وکارجديدوزندگي مشترک رو باهم شروع کنم